قصه ذوالقرنینقصه ذوالقرنین، سرگذشت قرآنی ذوالقرنین را میگویند. ۱ - در قرآنقصه ذوالقرنین از قصههای اقوام گذشته است. قرآن کریم سه بار از « ذوالقرنین » نام برده و داستان او را ضمن آیات ۸۲ - ۹۶ سوره کهف بیان کرده و سپس به بیان این داستان پرداخته است که قریش برای آزمودن پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم با یهودیان مدینه مشورت و سه مسئله را با راهنمایی آنان مطرح کردند: ۱. تاریخچه اصحاب کهف ؛ ۲. مسئله روح ؛ ۳. سرگذشت ذوالقرنین. ۲ - اصل داستانخداوند در پاسخ به آنان درباره ذوالقرنین چنین فرمود: خداوند در زمین به او قدرت و حکومت داد و همه وسایل حکمرانی را برای او فراهم ساخت. او در سفری به طرف مغرب ، به جایی رسید که احساس کرد خورشید در چشمه یا دریای تیره و گل آلودی فرومی رود، و در آن جا گروهی از انسانهای نیک و بد را یافت. خداوند به او فرمود: آیا میخواهی آنها را مجازات کنی یا طریقه نیکویی را در میان آنها انتخاب کنی؟ او گفت: کسانی را که ستم کردهاند مجازات خواهیم کرد، و اما کسانی را که ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند پاداش نیکویی خواهیم داد. او سفر خود را به غرب پایان داد و سپس عزم شرق کرد و با استفاده از اسباب و وسایل در اختیارش به راه خود ادامه داد تا به خاستگاه خورشید رسید و در آن جا دید خورشید به جمعیتی طلوع میکند که جز آفتاب برای آنها پوششی نیست و زندگی آنها بسیار ابتدایی است. او باز هم به سفر خود ادامه داد تا میان دو کوه رسید و با گروهی مواجه شد که هیچ سخنی را نمیفهمیدند. آنها که از ناحیه دشمنان خونخوار و سرسختی به نام یاجوج و ماجوج در عذاب بودند، مقدم او را گرامی داشته، دست به دامان او شدند و چنین شکایت کردند که یاجوج و ماجوج در این سرزمین فساد میکنند، و از او خواستند برای مقابله با آنها سدی بسازد. ذوالقرنین به آنها گفت به کمک مالی شما نیازی ندارم؛ اما مرا یاری کنید تا به این هدف برسم، و سپس دستور داد قطعات بزرگ آهن را برای او بیاورند و آنها را به نحو مقتضی قرار داد و سپس دستور داد برای او مس ذوب شده بیاورند تا روی سد بریزد. ۳ - مهمترین اقوال درباره ذوالقرنینمحققان و قرآن پژوهان از دیرباز درباره شخصیت تاریخی و عینی ذوالقرنین و تطبیق او بحث کردهاند؛ ولی هنوز هم این کاوشها به نتیجه نهایی نرسیده است. مهمترین اقوال درباره ذوالقرنین چنین است: ۱. او اسکندر مقدونی است که فتوحات بسیاری را در شرق و غرب جهان انجام داد و اسکندریههای متعددی برپا ساخت. ۲. او یکی از پادشاهان یمن به نام « تبع » بود. (نظریه اصمعی ، ابن هشام و ابوریحان بیرونی ). ۳. ذوالقرنین همان کورش کبیر پادشاه هخامنشی است. به هر حال، ذوالقرنین از شخصیتهای محبوب قرآن کریم است. [۲]
خزائلی، محمد، ۱۲۹۲-۱۳۵۳، اعلام القرآن، ص۳۱۳.
[۳]
قرشی بنابی، علی اکبر، ۱۳۰۷ -، قاموس قرآن، ج۵، ص۳۱۲.
[۴]
خرمشاهی، بهاء الدین، ۱۳۲۴ -، دانش نامه قرآن وقرآن پژوهی، ج۱، ص۱۰۸۱.
۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «قصه ذوالقرنین». |